کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا در دیست اندر دل که درمان نیستش یارا

    من و دردت، چو تو درمان نمی خواهی دل ما را

    منم امروز، و صحرایی و آب ناخوش از دیده

    چو مجنون آب خوش هرگز ندادی وحش صحرا را

    شبت خوش باد و خواب مستیت سلطان و من هم خوش

    شبی گر چه نیاری یاد بیداران شبها را

    ز عشق ار عاشقی میرد، گنه بر عشق ننهد کس

    که بهر غرقه کردن عیب نتوان کرد دریا را

    بمیرند و برون ندهند مشتاقان دم حسرت

    کله ناگه مبادا کج شود آن سرو بالا را

    به نومیدی به سر شد روزگار من که یک روزی

    عنان گیری نکرد امید، هم عمر روان ما را

    مزن لاف صبوری خسروا در عشق کاین صرصر

    به رقص آرد چو نفخ صور، کوه پای بر جا را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha