به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
زلفت که هر خم از وی در شانه می نگنجد
دلها که او فشاند در خانه می نگنجد
دلها چنان که دانی خون کن که من خموشم
در کار آشنایان بیگانه می نگنجد
گر می کشیم خودکش، بر غمزه بار مفگن
در بخشش کریمان پروانه می نگنجد
مقصود دل ز خوبان معنی بود نه صورت
در دل شراب گنجد، پیمانه می نگنجد
افسرده وصل جوید در دل نه داغ هجران
بر می مگس نشیند، پروانه می نگنجد
در جمع بت پرستان سرباز عشق باید
کاندر صف عروسان مردانه می نگنجد
زین نازکان رعنا، خسرو، گریز زیرا
در کوی شیشه کاران دیوانه می نگنجد
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.