به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای از گل تو ما را در دیده خار مانده
وز نوک غمزه تو جانم فگار مانده
تا نقش تو زمانه در پیرهن کشیده
در کارگاه گردون مه نیم کار مانده
تا بو که چون تو ماهی بینم به طالع خود
هر ب به گریه چشمم اندر شمار مانده
بس دل که هست هر دم از ناردان لعلت
در پرده قطره قطره همچون انار مانده
تو رفتی و دل من دنبال کرده چشمت
مگذار دوستان را دل پر غبار مانده
بی تو درون جانم زارست، چون کنم من
بیرون چو می نیاید، این جان زار مانده
رحمی کز انتظارت دو چشم چار کردم
وز گریه هست صد جو در هر چهار مانده
دستم بگیر، یارا، یاری بکن که هستم
در محنت جدایی دستی ز کار مانده
تن موی گشت، گه گه زان می کنم عزیزش
کز زلف تست ما را این یادگار مانده
عمرم که رفت بی تو اندر حساب ناید
وامی ست بهر خسرو بر روزگار مانده
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.