کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جهانی به خواب خوشست و من از غم به بیداری

    خورد هر کس آب خوش دل من به خونخواری

    شب از غم بود صد سالم همه شب ز غم ناله

    نباشد چنین حالم گرم دل کند یاری

    گو کنم چو کم کاری هوای چون تو یاری

    جفا کن کنون باری که میرم به دشواری

    زدی غمزه و هر دم نمایی رخ و لب هم

    چه بخشی کنون مرهم که زخمی زدی کاری

    چو بر کنگرش جو جو ترا جلوه باید نو

    رگ جانم ببرد خسرو کمندت به دست آری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha