کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    می شکفد گل به چمن تا ز نسیم سحری

    وه چه خوشی گر نفسی پهلوی من باده خوری

    گر ز خرابی منت نیست خبر رنجه مشو

    مستی حسن ترا شاید اگر بی خبری

    آهن و سنگ آب شود ز آه دل غم خور من

    نرم نگردد دل تو وه چه عجب جانوری

    هر کسی از پیرهنت رشک برد در برتو

    من ز زمینی که تو آن زیر قدم می سپری

    من به رهت خاک شدم بو که ته پا کنیم

    سوی دگر پرشکنی کرده تو خوش می گذری

    تا ستدی دل ز تنم ماند تنم خسته ز غم

    باز دهد خسرو اگر جان ز تنش تو ببری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha