به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

امیر خسرو دهلوی

امیر خسرو دهلویغزلیاتشمارهٔ ۱۷۸۷: ای ده یکی ز خوبی تو مه، چگونه ای

2110عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

ای ده یکی ز خوبی تو مه، چگونه ای؟

وز هر دو هفته ماه یکی ده، چگونه ای؟

گفتم رسم در آخر آن مه به نزد تو

آخر رسید، ای صنم، آن مه، چگونه ای؟

تا چند گوییم نرسیده ست گاه وصل

آن گاه نیز می رسد، آنگه، چگونه ای؟

گر چه نپرسیم که چگونه ست حال تو؟

باری توان ز حال من، آگه، چگونه ای؟

ره می روی و در پی تو صد هزار دل

ای برده صد هزار دل از ره، چگونه ای؟

دی بوسه دادیم چو شدم خاک بر درت

امروز خاک بوس در شه چگونه ای؟

آیم به نزد تو، چه خوش آید مرا ز تو

بر خسروت خوش آمدی، ای مه، چگونه ای؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۱۷۸۶: سر در خمار، شب به کنار که بوده ا ...2شمارهٔ ۱۷۸۷: ای ده یکی ز خوبی تو مه، چگونه ای 3شمارهٔ ۱۷۸۸: مشک بر اطراف مه آورده ای 4شمارهٔ ۱۷۸۹: ز آب ملاحت که رخ آلوده ای 5شمارهٔ ۱۷۹۰: گر چه به هر سخن دلم از تن ربوده ...6شمارهٔ ۱۷۹۱: تو شوخ هر کجا لب خندان گشوده ای 7شمارهٔ ۱۷۹۲: آن دل خراب شد که تو آباد دیده ای 8شمارهٔ ۱۷۹۳: تو با آن رو بگو مه را، چه باشی 9شمارهٔ ۱۷۹۴: چه بد کردیم کز ما برشکستی 10شمارهٔ ۱۷۹۵: چون می نرسد دست به پایی که تو دا ...11شمارهٔ ۱۷۹۶: رخساره مکن راست به جایی که تو با ...12شمارهٔ ۱۷۹۷: مست آمده ای باز به مهمان که بودی 13شمارهٔ ۱۷۹۸: دیدی که حق خدمت بسیار ندیدی 14شمارهٔ ۱۷۹۹: ای باد، حدیث دلم آنجاش بگویی 15شمارهٔ ۱۸۰۰: ای باد، سلام دلم آنجا برسانی 16شمارهٔ ۱۸۰۱: ای آنکه تو سلطان همه سیمبرانی 17شمارهٔ ۱۸۰۲: شتربانا، دمی محمل میارای 18شمارهٔ ۱۸۰۳: مرا زان میر خوبان نیست روزی 19شمارهٔ ۱۸۰۴: چه کردم کآخرم فرمان نکردی 20شمارهٔ ۱۸۰۵: چنین کان خنده شیرین تو کردی 21شمارهٔ ۱۸۰۶: ز رحمت چشم بر چاکر نداری 22شمارهٔ ۱۸۰۷: شکستی طره، تا در سر چه داری 23شمارهٔ ۱۸۰۸: مرا چند آخر از خود دور داری 24شمارهٔ ۱۸۰۹: دلا، با غمزه خوبان چه بازی 25شمارهٔ ۱۸۱۰: رخساره چه می پوشی، در کینه چه می ...26شمارهٔ ۱۸۱۱: اگر تو سرگذشت من بدانی 27شمارهٔ ۱۸۱۲: نگارین مرا شد نوجوانی 28شمارهٔ ۱۸۱۳: سزد گر نیکویی در من ببینی 29شمارهٔ ۱۸۱۴: دیوانه شدم ز یار بدخوی 30شمارهٔ ۱۸۱۵: بر لب اثر شراب داری 31شمارهٔ ۱۸۱۶: جانا، تو زغم خبر نداری 32شمارهٔ ۱۸۱۷: نی کار کسی ست عشقبازی 33شمارهٔ ۱۸۱۸: ای برده دلم به دلستانی 34شمارهٔ ۱۸۱۹: ای آنکه تمام هم چو ماهی 35شمارهٔ ۱۸۲۰: ای مردم دیده نکویی 36شمارهٔ ۱۸۲۱: بخرام، ای سرو روان کز باغ رضوان ...37شمارهٔ ۱۸۲۲: ای قامت چون شاخ گل، از برگ گل خن ...38شمارهٔ ۱۸۲۳: ای مه، بدین چابک روی، از آسمان ک ...39شمارهٔ ۱۸۲۴: زینسان که از هر موی خود زنجیر صد ...40شمارهٔ ۱۸۲۵: ای چهره زیبای تو رشک بتان آزری 41شمارهٔ ۱۸۲۶: جان به فدات می کنم، بو که از آن ...42شمارهٔ ۱۸۲۷: نیست دلی که هر دمش آفت دین نمی ش ...43شمارهٔ ۱۸۲۸: قصد که داری، ای پسر، باز چنین که ...44شمارهٔ ۱۸۲۹: می گذری که سینه را وقف هوای خود ...45شمارهٔ ۱۸۳۰: دست به گل نمی زنی، زانکه نگار من ...46شمارهٔ ۱۸۳۱: کج کلها، کمان کشا، تنگ قبای کیست ...47شمارهٔ ۱۸۳۲: ای ز غبار خنگ تو یافته دیده روشن ...48شمارهٔ ۱۸۳۳: رخ خوبت به چه ماند، به گلستان و ...49شمارهٔ ۱۸۳۴: خواستم زو آبرویی، گفت «بیهوده مگ ...50شمارهٔ ۱۸۳۵: باز این ابر بهاری از کجا آید همی 51شمارهٔ ۱۸۳۶: سبزه نوخیز است و باران در فشان آ ...52شمارهٔ ۱۸۳۷: باز بهر جان ما را ناز در سر می ک ...53شمارهٔ ۱۸۳۸: ای پریوش، هر چه رسم مردمی کم می ...54شمارهٔ ۱۸۳۹: هر زمانی از کرشمه خویشتن بینی کن ...55شمارهٔ ۱۸۴۰: چتر عنبروش کن از گیسو که سلطان م ...56شمارهٔ ۱۸۴۱: گر تو سیمین سرو را شکل سرافرازی ...57شمارهٔ ۱۸۴۲: جان شیرین منی، ای از لطافت چون پ ...58شمارهٔ ۱۸۴۳: چه شدت که از کرشمه نظری به ما نک ...59شمارهٔ ۱۸۴۴: ز نظر اگر چه دوری، شب و روز در ح ...60شمارهٔ ۱۸۴۵: بسم از جمال ساقی و شراب ارغوانی 61شمارهٔ ۱۸۴۶: نفسی که با نگاری گذرد به شادمانی 62شمارهٔ ۱۸۴۷: خنده ای کن شکرستان دهن بازگشای 63شمارهٔ ۱۸۴۸: عالم آشوب تر از طره طراه خودی 64شمارهٔ ۱۸۴۹: می به جام ار چه زخون من مسکین دا ...65شمارهٔ ۱۸۵۰: بختم از خواب در آمد چو تو با من ...66شمارهٔ ۱۸۵۱: گر تو رنج من مسکین گدا بشناسی 67شمارهٔ ۱۸۵۲: نوبهار است و گل و موسم عید، ای س ...68شمارهٔ ۱۸۵۳: باز، ای سرو خرامان، ز کجا می آیی 69شمارهٔ ۱۸۵۴: آن نه روییست که ماهی ست بدان زیب ...70شمارهٔ ۱۸۵۵: چو منی را مده از دست که کمتر یاب ...71شمارهٔ ۱۸۵۶: جان من، بی من درمانده تنها چونی 72شمارهٔ ۱۸۵۷: بی تو، ای بی تو به جان آمده جانم ...73شمارهٔ ۱۸۵۸: دلها به غمزه دزدی، چون خنده برگش ...74شمارهٔ ۱۸۵۹: ای بیغم از دل من، بسیار شد جدایی 75شمارهٔ ۱۸۶۰: ای که تاراج دل و دین می دهی 76شمارهٔ ۱۸۶۱: سرمه اندر چشم خودبین می کنی 77شمارهٔ ۱۸۶۲: آنکه جان گویند خلقی، آن تویی 78شمارهٔ ۱۸۶۳: ای ز رویت چشم جان را روشنی 79شمارهٔ ۱۸۶۴: ترک من، بر شکل دیگر می روی 80شمارهٔ ۱۸۶۵: تا فراقت تاخت بر من بارگی 81شمارهٔ ۱۸۶۶: آمد آن شادی جان بر ما دی 82شمارهٔ ۱۸۶۷: هر شب، ای ماه، کجا می گردی 83شمارهٔ ۱۸۶۸: گر چه سعادت بسی ست در فلک مشتری 84شمارهٔ ۱۸۶۹: ای رفته در غریبی، باز آکه عمر و ...85شمارهٔ ۱۸۷۰: ای باد باز بر سر کوی که می روی 86شمارهٔ ۱۸۷۱: نامردم است، هر که درو نیست مردمی 87شمارهٔ ۱۸۷۲: به بت نمای مرا ره، اگر به دین نت ...88شمارهٔ ۱۸۷۳: هلال عید نمود، ای مه دو هفته، کج ...89شمارهٔ ۱۸۷۴: سلام و خدمت ما، ای صبا، به یار ب ...90شمارهٔ ۱۸۷۵: ای باد صبحگاه به من نام او بگوی 91شمارهٔ ۱۸۷۶: گاهم ز غمزه ها هدف تیر می کنی 92شمارهٔ ۱۸۷۷: ای یار پر نمک، جگرم ریش می کنی 93شمارهٔ ۱۸۷۸: بت من، بت پرست را چه زنی 94شمارهٔ ۱۸۷۹: هیچ شکر چو آن دهان دیدی 95شمارهٔ ۱۸۸۰: گر منت می کنم عنان گیری 96شمارهٔ ۱۸۸۱: تا تو روی چو ماه بنمایی 97شمارهٔ ۱۸۸۲: چو کار جهان نیست جز بیوفایی 98شمارهٔ ۱۸۸۳: مرادوش گویی به خواب آمدی 99شمارهٔ ۱۸۸۴: ز من برشکستی به یکبارگی 100شمارهٔ ۱۸۸۵: تو خود به غمزه سراسر کرشمه و ناز ...101شمارهٔ ۱۸۸۶: ای شب تیره به گیسوی کسی می مانی 102شمارهٔ ۱۸۸۷: کرشمه کردن تو وقت نار و بدخویی 103شمارهٔ ۱۸۸۸: سمن داری به زیر سبزه یا خود یاسم ...104شمارهٔ ۱۸۸۹: تا داشت به جان طاقت، بودم به شکی ...105شمارهٔ ۱۸۹۰: مگر، ای باد نوروزی، گذر بر یار م ...106شمارهٔ ۱۸۹۱: دلا، آن ترک را دیدی، کنون سامان ...107شمارهٔ ۱۸۹۲: عزیزی همچو جان، ار چه چو خاکم خو ...108شمارهٔ ۱۸۹۳: گهی بنما و گه پوشیده دار آن روی ...109شمارهٔ ۱۸۹۴: ز من که عاشق و مستم صلاح کار مجو ...110شمارهٔ ۱۸۹۵: ای باد صبح گاهی، خه از کدام سویی 111شمارهٔ ۱۸۹۶: نه از ره ست که گوییم کبک خوش گام ...112شمارهٔ ۱۸۹۷: دلم که لاف زدی از کمال دانایی 113شمارهٔ ۱۸۹۸: هر بار که تو در دل شب در دلم آیی 114شمارهٔ ۱۸۹۹: تو، ای پسر، که از این سو سوار می ...115شمارهٔ ۱۹۰۰: ما را در آرزویت بگذشت زندگانی 116شمارهٔ ۱۹۰۱: هوس پخته ست این پروانه بهر خویشت ...117شمارهٔ ۱۹۰۲: به ناز هر نفسی سوی من گذر چه کنی 118شمارهٔ ۱۹۰۳: ای جان ز تن رفته، به تن باز کی آ ...119شمارهٔ ۱۹۰۴: تو نیز ای بی وفا، تا کی ستم بر ج ...120شمارهٔ ۱۹۰۵: ز من برگشته ای، جانا، ندانم با ک ...121شمارهٔ ۱۹۰۶: بدین صفت که تویی در زمانه، معذور ...122شمارهٔ ۱۹۰۷: هندوی زلف را چو تو یغما چنین دهی 123شمارهٔ ۱۹۰۸: چو لب زنی به می و در میان بگردان ...124شمارهٔ ۱۹۰۹: گر چه به نظاره ایم، نیز نخوانی 125شمارهٔ ۱۹۱۰: ای دل، مرا به هر کو افسانه چند خ ...126شمارهٔ ۱۹۱۱: بدین صفت که ببستی کمر به خونخوار ...127شمارهٔ ۱۹۱۲: سزد که سجده کنند، ای برهمن عجمی 128شمارهٔ ۱۹۱۳: نشان آن دهن از من چه پرسی 129شمارهٔ ۱۹۱۴: به یک کرشمه کزان چشم دلربا کردی 130شمارهٔ ۱۹۱۵: به خوبی همچو مه تابنده باشی 131شمارهٔ ۱۹۱۶: ای که امروز به زیبایی او می نازی 132شمارهٔ ۱۹۱۷: در تو، ای دوست به خون ریختنم دار ...133شمارهٔ ۱۹۱۸: فسون چشمش ار خوابم نبستی 134شمارهٔ ۱۹۱۹: دلی دارم در او دردی و داغی 135شمارهٔ ۱۹۲۰: ای کاش مرا با تو سر و کار نبودی 136شمارهٔ ۱۹۲۱: گر ماه تو از مشک تو آلوده نبودی 137شمارهٔ ۱۹۲۲: امید نبود ار چه مرا یک نظر از وی 138شمارهٔ ۱۹۲۳: من باد نخواهم که وزد بر چو تو با ...139شمارهٔ ۱۹۲۴: صبا زلف ترا گر دم ندادی 140شمارهٔ ۱۹۲۵: زهی رویت شکفته لاله زاری 141شمارهٔ ۱۹۲۶: بیکار دلی باشد کو را نبود دردی 142شمارهٔ ۱۹۲۷: گل آمد و هر مرغی زد نغمه به هر ب ...143شمارهٔ ۱۹۲۸: عشق آتشم در جان زد و جانان ازان ...144شمارهٔ ۱۹۲۹: فراهم کرد شکل کج کلاهی 145شمارهٔ ۱۹۳۰: مرا دل با یکی مانده ست جایی 146شمارهٔ ۱۹۳۱: ای زلف تو هر گره گشادی 147شمارهٔ ۱۹۳۲: ای فتنه ز چشم تو نشانی 148شمارهٔ ۱۹۳۳: گر چشم من در روی آن خورشید رخسار ...149شمارهٔ ۱۹۳۴: بهر گشاد عالمی بگشا ز زلف خود خم ...150شمارهٔ ۱۹۳۵: ای ننهاده هیچ گه تن به رضای چون ...151شمارهٔ ۱۹۳۶: سرو سمنبرم کجا تا به برش درآرمی 152شمارهٔ ۱۹۳۷: گر به کمند زلف تو من نه چنین اسی ...153شمارهٔ ۱۹۳۸: پیش از این من با جوانان آشنایی ک ...154شمارهٔ ۱۹۳۹: پیش از این من کاشکی عشقت نمی ورز ...155شمارهٔ ۱۹۴۰: همه شب فرو نیاید به دلم کرشمه سا ...156شمارهٔ ۱۹۴۱: پسرا و نازنینا، به کرشمه گاه گاه ...157شمارهٔ ۱۹۴۲: به فراغ دل زمانی نظری به ماهرویی 158شمارهٔ ۱۹۴۳: من ترا دارم و جز لطف توام نیست ک ...159شمارهٔ ۱۹۴۴: در سر افتاده ز عشق توام، ای جان، ...160شمارهٔ ۱۹۴۵: بسیار باشد، ای جان، از همچو من غ ...161شمارهٔ ۱۹۴۶: آن چشم شوخ را بین هر غمزه ایی بل ...162شمارهٔ ۱۹۴۷: هر شبم کآهم به عالم دم زدی 163شمارهٔ ۱۹۴۸: من ندیدم چون تو هرگز دلبری 164شمارهٔ ۱۹۴۹: آنکه مرا در دل است گر به کنار آم ...165شمارهٔ ۱۹۵۰: یک ره بکن ز غمزه خونین اشارتی 166شمارهٔ ۱۹۵۱: آمد بهار و سرو بر آراست قامتی 167شمارهٔ ۱۹۵۲: مردانه می کشد به جفایم ستمگری 168شمارهٔ ۱۹۵۳: ای صد شکست زلف ترا زیر هر خمی 169شمارهٔ ۱۹۵۴: ساقی بیا که موسم عیش است و میم و ...170شمارهٔ ۱۹۵۵: تو می روی و به نظاره تو چشم جهان ...171شمارهٔ ۱۹۵۶: بسی نماند که جانی برون رود ز غری ...172شمارهٔ ۱۹۵۷: یار است و صد کرشمه، شهر است و خو ...173شمارهٔ ۱۹۵۸: ای که به چشم تو نیایم همی 174شمارهٔ ۱۹۵۹: هر کسی را هوای سیم و زری 175شمارهٔ ۱۹۶۰: دوش می گفت پیر ترسایی 176شمارهٔ ۱۹۶۱: ای ز زلف تو مشک تر بویی 177شمارهٔ ۱۹۶۲: دلی دارم، اما جز افگار نی 178شمارهٔ ۱۹۶۳: مسلمانان، گرفتارم به دست نامسلما ...179شمارهٔ ۱۹۶۴: ای گل، دهن تنگت صد تنگ شکر چیزی 180شمارهٔ ۱۹۶۵: لعل است چنان با لب یا هست ز جان ...181شمارهٔ ۱۹۶۶: بهاری این چنین خرم، مرا آواره دل ...182شمارهٔ ۱۹۶۷: دو چشم مست ترا نیست از جهان خبری 183شمارهٔ ۱۹۶۸: من اشک بیدلان را خنده می پنداشتم ...184شمارهٔ ۱۹۶۹: صبا آمد، ولی بویی ازان گلزار بای ...185شمارهٔ ۱۹۷۰: نیست در شهر گرفتارتر از من دگری 186شمارهٔ ۱۹۷۱: سخن چون زان دو لب گویی، چه گوید ...187شمارهٔ ۱۹۷۲: گل آمد و همه در باغ با می و جامی 188شمارهٔ ۱۹۷۳: کشان دل تو به سوی گلی و نسترنی 189شمارهٔ ۱۹۷۴: گذشت آن کین دل زارم شکیبا بود یک ...190شمارهٔ ۱۹۷۵: خوش آن شبها که آن جان جهان مهمان ...191شمارهٔ ۱۹۷۶: نبود یار من آن را که یار داشتمی 192شمارهٔ ۱۹۷۷: ای غنچه را بر بسته لب، شکل و دها ...193شمارهٔ ۱۹۷۸: شاه حسنی وز متاع نیکویی داری فرا ...194شمارهٔ ۱۹۷۹: نوبهار آمد و بگذشت به شادی مه دی 195شمارهٔ ۱۹۸۰: ای معدن ناز، ناز تا کی 196شمارهٔ ۱۹۸۱: ای که به غمزه می کنی قصد شکار دی ...197شمارهٔ ۱۹۸۲: باز روی تو خون آلوده و جعد تو تر ...198شمارهٔ ۱۹۸۳: فتح می آید در دهلیز دولت باز کن 199شمارهٔ ۱۹۸۴: ای به هر موی شده بسته زلف دل من 200شمارهٔ ۱۹۸۵: گر حقیقت نشدت واقعه جانی من 201شمارهٔ ۱۹۸۶: ترک من ای من غلام روی تو 202شمارهٔ ۱۹۸۷: مطربا سوی چمن وقت گل آهنگ تو کو 203شمارهٔ ۱۹۸۸: سوی تو دیدم ریختی خون دلم را بی ...204شمارهٔ ۱۹۸۹: نشدت دل که به این دل شده مهمان آ ...205شمارهٔ ۱۹۹۰: هزار شکر خدا را که چون تو دلداری 206شمارهٔ ۱۹۹۱: رفت سرما و صبا می دهد از گل خبری 207شمارهٔ ۱۹۹۲: ترک من خونابه من بین و دست از من ...208شمارهٔ ۱۹۹۳: جهانی به خواب خوشست و من از غم ب ...209شمارهٔ ۱۹۹۴: خیالی کرده ام وین از خیال خود نم ...210شمارهٔ ۱۹۹۵: گر تو یک ناوک از آن چشم سیه بستا ...211شمارهٔ ۱۹۹۶: می شکفد گل به چمن تا ز نسیم سحری

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ