کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هلال عید نمود، ای مه دو هفته، کجایی؟

    که دوستان را روی چو عید خود بنمایی

    برون خرام کله کج نهاده تا به نظاره

    ز پرده ها به در افتند لعبتان ختایی

    اگر تو باد به سر می کنی، رسد که به خوبی

    چو غنچه لعل کلاه و چو سبزه سبزقبایی

    نماز عید به محراب ابروی تو کنم من

    نه من که جمله جهان، چون به عیدگاه درآیی

    چرا روایی اشکم به پیش روی تو نبود؟

    گلاب را بود آخر به روز عید روایی

    هر آنچه در دل من بود، ریختند به صحرا

    دو چشم من که به خونم همی دهند گوایی

    بخوان به نزد خودم تا چو بخت سوی تو آیم

    کجاست دولت آنم که تو به سوی من آیی

    به جور می کشم، این جرم خسروست، نه از تو

    که تو چو لطف ملک جان فزای عمر فزایی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha