کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رفت سرما و صبا می دهد از گل خبری

    پس ازین ما و لب جوی و رخ سیم بری

    از پی آنکه در آیند بهشتی رویان

    باغ گویی که گشادست ز فردوس دری

    نیکویان در چمن و دیده نرگس بر گل

    با چنان چشم، دریغا که ندارد نظری

    غنچه گر دعوی مستوری و مستی می کرد

    بعد از آن بینیش از دست صبا جامه دری

    تو و صحن چمن، ای مرغ و من و کوی کسی

    که ترا هست به گل عشق و مرا با شکری

    بلبل از تیزی آواز جگرها بشکافت

    مرده باشد که ندارد ز جراحت اثری

    سرو را فاخته می گفت که سرسبز بمان

    گر چه از شاخ جوانیت نخوردیم بری

    خسرو این سکه گفتار که در مدح تو زد

    غرض اخلاص تو بودست نه سیم و نه زری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha