کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تو، ای پسر، که از این سو سوار می گذری

    مرا کش ارز که برای شکار می گذری

    ز دوستان که به جولانگه تو خاک شدند

    به شوخی تو که ای شرمسار می گذری

    هزار دل به دوال عنایت آویزان

    تو بر شکسته از ایشان سوار می گذری

    جراحتی به جز این نیست آشنایان را

    که آشنایی و بیگانه وار می گذری

    چه مرهمی که فزون است در دم، ار چه دمی

    هزار بار به جان فگار می گذری

    تو مست خراب چه دانی که تا چه می گذرد؟

    در آن دلی که به شبهای تار می گذری

    تو در درون دل تنگ من خلی همه شب

    گلی، ولی به دلم همچو خار می گذری

    قرار وصل خوش است ار چه دیر می بینم

    ولی چه سود که زود از قرار می گذری

    بلاست ناله خسرو، برون میا زین بیش

    که مست می رسی و در خمار می گذری

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha