به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای ز زلف تو مشک تر بویی
وز میان تو تا عدم مویی
گل ز تو نرم شد چنان که به باغ
نرمیی می کند به هر تویی
ماه نو گردد از تو زیر و زبر
گر اشارت کنی به ابرویی
پیش چوگان زلفت از سر حال
سر زده می رویم چون گویی
چند جا خویش را کنم قربان
کت نبیند کسی ز هر سویی
یار من رو متاب یا بنمای
جای دیگر چو روی خود رویی
پهلوی من نشین که بی تو شبی
بر زمینم نسود پهلویی
خنده ای کن که بی خیال لبت
درد خسرو ندید دارویی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.