کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بسم از جمال ساقی و شراب ارغوانی

    که به یار تشنه ام من، نه به آب زندگانی

    منم و شبی و گشتی چو سگان به گرد کویت

    نبرم هوس به شاهی که خوشم به پاسبانی

    غمش ار چه کرد پیرم، گله پیش دل نیارم

    من و صد هزار چون من به فدای آن جوانی

    برش، ای حریف غالب، که خراب کرد و مستم

    نه شراب لعل روشن که سرشک ارغوانی

    تو ز شهر رفته و من به کمال وجد و حالت

    نه زبانگ چنگ و بربط ز داری کاروانی

    ز فراق کشته ای و به زبان و جان نوا ده

    به عنایتی که داری، به نوازشی که دانی

    تن من چو موم ز آتش، بگداخت در فراقت

    به دل چو سنگ خارا، تو هنوز همچنانی

    چو نوید غم فرستی، دل مرده زنده گردد

    که غذای روح باشد غم دوستان جانی

    مشو، ای صبا، مشوش ز نفیر دردمندان

    چو ز غایبان مجلس خبری به ما رسانی

    طمع وصال از تو هوس و خیال باشد

    که سگان کوی را کس نبرد به میهمانی

    که اگر ز شرح شوقت دل سنگ خون نگرید

    ز حدیث عشق باشد سخنی بود زبانی

    صفت تو چون توانم، به سخن که هر چه خسرو

    به خیال و خاطر آرد، تو به حسن بیش از آنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha