کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خنده را سوختن جان من آموخته ای

    غمزه را غارت ایمان من آموخته ای

    جان به بازی ببری از من و بازم ندهی

    این چه بازیست که بر جان من آموخته ای؟

    می زنی بر من سرگشته که سربازی کن

    گوی بازی تو به چوگان من آموخته ای

    طره را بشکنی و باز ببندی، دانم

    این شکست از پی پیمان من آموخته ای

    جا به چشمم کنی و غرقه شوم برنکشی

    آشنا گر چه به طوفان من آموخته ای

    پاره گرد، ای دل و خون شو که ترا فرمان است

    عشق بازی تو به فرمان من آموخته ای

    چه کنی از مژه سحر از پی خسرو هر دم

    این عملها نه ز دیوان من آموخته ای؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha