کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا شبی بر من سرخوش از شراب شده

    که بهر نقل تو دارم دلی کباب شده

    خراب کرده همه عاقلان عالم را

    خصلت چو هر سر مه بر سر شراب شده

    شب است زلف تو یکسو شده ز رخ، می نوش

    کنون که ابر گشاده ست و ماهتاب شده

    وفا مکن که بود عیب خوبرویان را

    که جان دوست گذارند تا خراب شده

    بهشت روی تو بادا همیشه خوش، هر چند

    که هست بهر من آن دوزخ عذاب شده

    در آب کرده ز سوز آفتاب خود را غرق

    رخت چو غرق خوی از تف آفتاب شده

    بسان طفل کز آواز خوش به خواب شود

    ز آه و ناله من بخت من به خراب شده

    من از تو باده طلب کرده و تو با دشنام

    جواب داده و من مست آن جواب شده

    مگو که گریه خون نیستش ز دوری من

    چنین که از غم تو خون خسرو آب شده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha