کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای فراق تو یار دیرینه

    غم تو غمگسار دیرینه

    درد تو میهمان هر روزه

    داغ تو یادگار دیرینه

    غرق خونم که می خلد هر دم

    در دلم خار خار دیرینه

    هر کسی را می و یاری ست و من

    بی خبر از خمار دیرینه

    هیچگه در حضور خواهم گفت

    محنت انتظار دیرینه

    ای دریغا که خاک خواهم شد

    با دل پر غبار دیرینه

    ای صبا، زینهار یاد دهش

    گه گه از دوستدار دیرینه

    گاه گاهی خرامشی نکنی

    بر سر خاک یار دیرینه

    چند گاهی خلاص یافته بود

    جانم از کار و بار دیرینه

    وه که باز آمدی و خسرو را

    بردی از دل قرار دیرینه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha