کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سفیده دم چو در از ابر درفشان بچکد

    به کام لاله و سون زلال جان بچکد

    روان کن آن می چون آفتاب گرماگرم

    چنان که خوی ز بناگوش دوستان بچکد

    شراب آب حیات است وجان ما مسرور

    که مرده زنده کند چون به خاکدان بچکد

    خوشا کشیدن می بر بساط سبزه چو ابر

    کشیده باشد و باران یگان یگان بچکد

    چنان بر آب خود آید چمن ز ابر بهار

    که هر زمان تری از شاخ ارغوان بچکد

    به روی نازک گل تیز منگر، ای نرگس

    که خون ز رویش ترسم بناگهان بچکد

    ز شاخ سبزه چنان آب می چکد ز تری

    که در ز خانه خسرو به هر زمان بچکد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha