به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
منم که بی به تو صد گونه داغ می سوزم
تو لابه دانی و من لاغ لاغ می سوزم
فراغ وصل ندارم ز مفلسی، هر چند
چو مفلسان ز برای فراغ می سوزم
شب سیاه مرا نیست روشنی، هر چند
که شام تا به سحر چون چراغ می سوزم
مرا به داغ سگی سوختی و درد نکرد
سگم نخواندی، از این درد و داغ می سوزم
مباش گرم دماغ و بسوز خسرو را
من آخر از تو به هم زین دماغ می سوزم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.