کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه شکل است این که می آید سمند ناز بر کرده

    هزاران جان و دل آویزه بند کمر کرده

    گهی خواهم کشم دیده، گهی خواهم نکو دارم

    چو بینم سوی او انگشتها در دیده در کرده

    سر آن چشم گردم، دیده چون دزدیده سوی من

    چو سویش دیده ام، از ناز دیگر سو نظر کرده

    چه شرمش آید از تلخی که از شوخی و بدگویی

    کند با من حدیث تلخ رو سوی دگر کرده

    نه من مردم به خون گرم و عشق شهرت آلوده

    عروسی دان مرا گلگونه از خون جگر کرده

    خوش آن مجلس که خسرو گشته غرق جرعه خوبان

    لباش هستی خود پیش شان از گریه تر کرده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha