کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خسروا گر عاشقی جام بلا پیش نه

    داغ عقوبت بیار بر جگر رویش نه

    تابه تیره ست عقل صیقل او کن ز عشق

    تا به چو آیینه گشت دم مزن و پیش نه

    نعل در آتش فگن از پی معشوق و گر

    عاشق حال خودی بر جگر ریش نه

    جان که نماند مقیم در صف عشاق باز

    سر که نداری به راه در ره درویش نه

    بو که ز چشم بتان سیریت آید گهی

    آن همه ناوک بیار بر دل بدکیش نه

    چشم ستیزنده را چابک تادیب زن

    ظلم رساننده را لشکر فرویش نه

    خون که می عارفانست بر لب جان برفشان

    غم چو خور عاشقانست از پی دل پیش نه

    گر رسد از دوستان زخم ملامت، مرنج

    خون تنت فاسد است، رگ به ته نیش نه

    طعمه که ناخوش تر است در دهن خویش کن

    لقمه که بایسته تر، پیش بد اندیش نه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha