امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۷۳۹: خسروا گر عاشقی جام بلا پیش نه
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خسروا گر عاشقی جام بلا پیش نه داغ عقوبت بیار بر جگر رویش نه تابه تیره ست عقل صیقل او کن ز عشق تا به چو آیینه گشت دم مزن و پیش نه نعل در آتش فگن از پی معشوق و گر عاشق حال خودی بر جگر ریش نه جان که نماند مقیم در صف عشاق باز سر که نداری به راه در ره درویش نه بو که ز چشم بتان سیریت آید گهی آن همه ناوک بیار بر دل بدکیش نه چشم ستیزنده را چابک تادیب زن ظلم رساننده را لشکر فرویش نه خون که می عارفانست بر لب جان برفشان غم چو خور عاشقانست از پی دل پیش نه گر رسد از دوستان زخم ملامت، مرنج خون تنت فاسد است، رگ به ته نیش نه طعمه که ناخوش تر است در دهن خویش کن لقمه که بایسته تر، پیش بد اندیش نه امیر خسرو دهلوی