به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
گر باده می خورم به سر من خمار تو
ور در چمن روم به دلم خارخار تو
خون شد ز نالشم جگر سنگ و همچنان
با سنگ خویشتن دل با استوار تو
از دیدن تو مست و خرابم تمام روز
جان می کنم تمام شب اندر خمار تو
بیرون جهان سمند که پیشت به صد هوس
مردن به پای خویشتن آید شکار تو
دل راتب غم تو چو بی من نمی خورد
شرمنده دلم من و دل شرمسار تو
عمرم به یاری سگ کوی تو شد به سر
روزی نگفتیش که چگونه ست یار تو
داغ تو دارم ار نکنم خدمتی دگر
کم زانکه با زمین برم این یادگار تو
بهر کدام روز بود عقل و جان و دل
گر این متاع خرج نگردد به کار تو
صد پاره شد چو غنچه دل خسرو و هنوز
باری گلی کشفت مرا در بهار تو
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.