کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سوی شکار، ای پسر نازنین، مرو

    رحمی بکن به این دل اندوهگین مرو

    شیران نیند مرد تو، چون غمزه می زنی

    بر آهوان خسته به آهنگ کین مرو

    بگذار تا به خویشتن آیم ز بیهشی

    روزی دو مردمی کن و بر پشت زین مرو

    چشم تو آفت است، به روی کسی مبین

    پای تو نازک است، به روی زمین مرو

    شب تیری از کمان توام می کند هوس

    امروز هم مرا کش و حالی به کین مرو

    دی گشت رفتی و دل خلقی ز جا برفت

    رفت آنچه رفت، بار دگر اینچنین مرو

    یک پارسا نماند به شهر، از خدا بترس

    مست و خراب موی، برو، بیش ازین مرو

    گل کیست تا به پات رسد، یا مرا بکش

    یا پا برهنه بر گل و بر یاسمین مرو

    گفتی ببینم ار نروی، خون بریزمت

    می کن بر آنچه رای تو باشد، همین مرو

    بر نازکان باغ ببخشای و لطف کن

    زینسان به ناز در چمن، ای نازنین، مرو

    ای آنکه در نظاره آن شوخ می روی

    دیوانگی خسرو مسکین ببین، مرو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha