کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عاشقان را گه گهی از رخ نوایی تازه کن

    خستگان را گه گه از پاسخ جفایی تازه کن

    غمزه را آشفته ساز و خون ما بر خاک ریز

    خنده را بر لب گمار و خون بهایی تازه کن

    بوسه دزدیده خواهم، گر نه بدهی ظاهرا

    وعده پوشیده ده، لب را گوایی تازه کن

    لعل تو درمان جان است و لبم را دردمند

    دردمند خویش را، آخر دوایی تازه کن

    بی وفایی را دهان بربسته ای، بگشا دهان

    یا ز ما خون ریز یا با ما وفایی تازه کن

    صبحدم بویی ز زلف خود سوی خسرو فرست

    ملک افریدون و خاقان بر گدایی تازه کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha