به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
گر هوس بردم به رویت چشم خود بر دوختن
چشم کین توز تو نیکو داند این کین توختن
گر بدوزی دیده از تیرم که در رویم مبین
هم به رویت گر ز رویت دیده دانم دوختن
می خورم دود چراغ دل همه شب تا به روز
هم نمی آرم خطی از لوح صبر آموختن
بر من دلسوخته همسایه هم ناید گهی
جز به آتش خواستن یا خود چراغ آفروختن
گر تو نظاره کنی، باید مرا آتش زدن
و اندک اندک پیش تو، بل ذره ذره سوختن
وه چه خوش آید از تو این قدر گفتن به ناز
« بنده خسرو را که بفروشم، ولی نفروختن »
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.