کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه بلاست از دو چشمت نظر نیاز کردن

    مژه را گشاد دادن، در فتنه باز کردن

    چو کمال صنع بی چون ز جمال تست پیدا

    نتوان حدیث عشقت ز ره مجاز کردن

    همه خواب مردمان شد به دو دیده تلخ، یارب

    ز کجات گشت شیرین حرکات ناز کردن

    چه خوش است باد خلوت که دهد سرشک خونین

    ز خراش دل گواهی به زبان راز کردن

    دل پر ز خون و با تو نزنم دمی که نتوان

    به حضور نازنینان غم دل دراز کردن

    تو بخسپ خوش که ما را ز غمش چو شمع خو شد

    همه روز زنده بودن، همه شب گداز کردن

    به جفات دل نهادم، بکن آنچه می توانی

    چه کنم نمی توانم ز تو احتراز کردن

    به هوس فدا کنم جان به درت که نیست عاوی

    پسر سبکتگین را هوس ایاز کردن

    صف عاشقانست اینجا، مده، ای فقیه، زحمت

    که به شهر بت پرستان نتوان نماز کردن

    چه بود متاع خسرو که کند نثار جانان

    مگسی چه طمع راند به دهان باز کردن؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha