امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۶۱۰: چه بلاست از دو چشمت نظر نیاز کردن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه بلاست از دو چشمت نظر نیاز کردن مژه را گشاد دادن، در فتنه باز کردن چو کمال صنع بی چون ز جمال تست پیدا نتوان حدیث عشقت ز ره مجاز کردن همه خواب مردمان شد به دو دیده تلخ، یارب ز کجات گشت شیرین حرکات ناز کردن چه خوش است باد خلوت که دهد سرشک خونین ز خراش دل گواهی به زبان راز کردن دل پر ز خون و با تو نزنم دمی که نتوان به حضور نازنینان غم دل دراز کردن تو بخسپ خوش که ما را ز غمش چو شمع خو شد همه روز زنده بودن، همه شب گداز کردن به جفات دل نهادم، بکن آنچه می توانی چه کنم نمی توانم ز تو احتراز کردن به هوس فدا کنم جان به درت که نیست عاوی پسر سبکتگین را هوس ایاز کردن صف عاشقانست اینجا، مده، ای فقیه، زحمت که به شهر بت پرستان نتوان نماز کردن چه بود متاع خسرو که کند نثار جانان مگسی چه طمع راند به دهان باز کردن؟ امیر خسرو دهلوی