به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ز زلف تو کمر فتنه بر میان بستن
ز من به یک سر مویت همه جهان بستن
دل پر آتش من زان به زلف در بستی
که بس عجب بد آتش به ریسمان بستن
ز عشق طره تو نافه می کند آهو
وگر که چند گره به شکم توان بستن
نگار بستن تو جادویی است اندر دست
کزان نگار توان دست جاودان بستن
ز ناتوانی چشمت جهان چو گشت خراب
طبیب را نبود چاره از دکان بستن
خیال روی تو شد شهربند سینه من
همای را نتوان جز به استخوان بستن
نبست خسرو مسکین دلی به تو که تراست
اگر چه نیز گشاید از این میان بستن
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.