امیر خسرو دهلوی
غزلیات
شمارهٔ ۱۵۹۶: ز زلف تو کمر فتنه بر میان بستن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز زلف تو کمر فتنه بر میان بستن ز من به یک سر مویت همه جهان بستن دل پر آتش من زان به زلف در بستی که بس عجب بد آتش به ریسمان بستن ز عشق طره تو نافه می کند آهو وگر که چند گره به شکم توان بستن نگار بستن تو جادویی است اندر دست کزان نگار توان دست جاودان بستن ز ناتوانی چشمت جهان چو گشت خراب طبیب را نبود چاره از دکان بستن خیال روی تو شد شهربند سینه من همای را نتوان جز به استخوان بستن نبست خسرو مسکین دلی به تو که تراست اگر چه نیز گشاید از این میان بستن امیر خسرو دهلوی