کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیار ساقی و جام شراب در گردان

    خراب کرده خود را خراب تر گردان

    ز بهر دردکشان آبگینه حاجت نیست

    یکی سفال شکسته بیار و در گردان

    هنوز عقل ز تو دیر می دهد خبرم

    لبالبم دو سه پیش آر و بی خبر گردان

    گر آن حریف مرا بینی، ای صبا، جایی

    خبر دهیش از این مستمند سرگردان

    به ترک صحبت دیرینه، گفتمش، هوس است

    به فضل خویش، خدایا، دلش دگر گردان

    کسان به یار او مست و بی خبر، یارب

    که پیش تیر همه جان من سپر گردان

    بماند خسرو لب خشک و ز آه گرم آخر

    گهی بپرس و زبانی به لطف در گردان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha