کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر بخواهمش آن روی دلستان دیدن

    به هیچ روی نخواهم به گلستان دیدن

    چه روی او نگرم، جان دهم که حیف بود

    چنان جمالی وانگه به رایگان دیدن

    رخش بدیدم و شد سرخ چشم من پیشش

    به شیر دیدم و خونم نمود آن دیدن

    بسی زیان دل و جان به هجر او دیدم

    که هیچ سود ندیدم از این زیان دیدن

    تمام هستی من برد، گر کند نظری

    نخواهم آن همه را هیچ در میان دیدن

    نگار من، زخم جعد یک گره بگشا

    مگر که دل بتواند خلاص جان دیدن

    کران گریه نمی بینم از غمت، وین سیل

    به غایتی ست که نتوانیش کران دیدن

    هزار خون به زمین ریختی، وگر گویم

    ز شرم سوی زمین چیست هر زمان دیدن؟

    چو در ببیند خسرو، گرش بریزی خون

    زهی محال که باز آید از چنان دیدن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha