به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
ای دل، ز وعده کج آن شوخ یاد کن
خود را به عشوه، گر چه دروغ است، شاد کن
بنویس نامه ای و روا کن به دست اشک
لیک اول از سیاهی چشمم سواد کن
تا چند خود مراد کنی صد هزار کار
یک کار بر مراد من بی مراد کن
اینک سواره می رود و تا ببینمش
ای آب دیده یک نفسی ایستاد کن
خسرو، چو نرد عشق به جان باختی، کنون
ماندن به دست تست، گرو را زیاد کن
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.