کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جانا، شبی به کوی غریبان مقام کن

    چون جان دهیم در کف پایت خرام کن

    داری به زیر غمزه و لب مرگ و زندگی

    تا چند جان دهم، به زبان ناتمام کن

    دعوی خونبهای دل خویش می کنم

    یک بوسه بر لبم زن و قطع کلام کن

    می کت حلال باد بنوش و خرام کن

    بر زاهدان صومعه تقوی حرام کن

    یک جرعه نیم خورده خود بر زمین بریز

    در کام مرده شربت «یحیی العظام » کن

    تا بو که بر لب تو رسم، خون من بریز

    وانگه به جام باده رنگین به جام کن

    ای باد صبحدم، چو بدان سوی بگذری

    از من سگان آن سر کو را سلام کن

    ای دل، چو سوختی ز هوسهای خام خویش

    عمر عزیز در سر سودای خام کن

    خسرو، نظر در آن رخ و وانگه حدیث صبر

    اندازه تو نیست، زبان را به کام کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha