کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نام گل بردن به پیشت بر زبان آید گران

    دم زدن بی یاد رویت از دهان آید گران

    در ترازوی دل ار سنجم ترا با جان خویش

    از لطافت تو سبک آیی و جان آید گران

    ابرویت در سینه ام بنشست و می لرزم ز بیم

    کاین چنین توزی بر آن زیبا کمان آید گران

    گر بمیرم از غمت، روزی ندارم غم، جز آنک

    بر چنان خاک عزیزان استخوان آید گران

    گر خیالت برد جانم بر زبان نآرم، از آنک

    منت کم همتان برمیهمان آید گران

    آن گرانی دارم از غمهات با این لاغری

    سایه او بر زمین و آسمان آید گران

    تنگ نآید عاشق، ار صد جور از جانان رسد

    گر بریزد ابر کی بر ناودان آید گران؟

    گر چه موری گشتم از خواری گرانم بر همه

    بوالعجب موری که بر جمله جهان آید گران

    گر چه پند دوستان تلخ است، ای خسرو، نکوست

    کز طبیبان کن مکن بر ناتوان آید گران

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha