به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
همه شب از تو به دیوار خانه غم گویم
فسانه گویم و با چشم پر زنم گویم
چو غنچه گشت دلم خون و قصه تو ز رشک
دلم نخواست که با باد صبحدم گویم
تو خود یقینست که خوش گردی از غمم، لیکن
کجاست دولت آنم که با تو غم گویم؟
خوش آن شبی که تو در خواب ناز باشی و من
نیاز خویش بدان زلف خم به خم گویم
سکون دل را گویم «فلان از آن من است »
چنان اگر چه نباشد، دروغ هم گویم
تو آن که می دهیم پند، بگذر از سر من
همان بس است که من درد خویش کم گویم
حدث جان دژم پرسدم همه کس و من
همه حکایت آن نرگس دژم گویم
مخوان به قبله ام، ای پارسا، روا داری
که تو هوالله گویی و من صنم گویم
مرنج از شغب بی تکلف خسرو
سرود نیست که او را به زیر و بم گویم
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.