کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شبی با ما خیال خویشتن را میهمان گردان

    ز باغ عارض خود مجلسم را بوستان گردان

    به زیبایی و رعنایی برون آ یک ره از خانه

    ز رخ بنما گلستان و ز قد سرو روان گردان

    هوس دارم از آن نرگس نگاهی، سوی من بنگر

    چو چشم ناتوان خود مرا هم ناتوان گردان

    خدا را چند سوزم ز آتش بی مهری آن مه؟

    بده صبری مرا یا با من او را مهربان گردان

    غم عشق تو دارد پایمالم تا شوم کشته

    تو هم با او جفا را بهر قتلم هم عنان گردان

    چه پنهان می شوی، بنمای روی خویش خلقی را

    چو خسرو هر طرف از عشق خود بی خانمان گردان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha