کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا قامت چو چوگان است و سر چون گوی سرگردان

    بیا، ای ترک و چوگانی بدین سرگشته در گردان

    همه شب جان من گردانست گرداگرد رخسارت

    بدانگونه که باشد گرد گل باد سحر گردان

    سرت گردم، زمانی گوش کن بر ناله های من

    گرت درد سری باشد مرا بر گرد سرگردان

    در ایام چو تو شکر لبی تا کی کشم تلخی؟

    بزن یک خنده و دامان عیشم پر شکر گردان

    ز غم شب تا سحر جان می کنم، بردار زلف از رخ

    اگر مردن نباشد زود، باری بیخبر گردان

    چه منعم می کنی، زاهد، از این روی و بدین دیدن

    توان گفتن مسلمان را که روی از قبله برگردان

    شبی، ای آفتاب حسن، در مهتاب گشتی کن

    در و دیوار را از سایه خود جانور گردان

    برون آ از در و دیوانه گردان هوشیاران را

    ولیکن خسرو دیوانه را دیوانه تر گردان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha