کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ماه هلال ابروی من عقل مرا شیدا مکن

    غمزه زنان زین سو میا، آهنگ جان ما مکن

    ای من، غلام روی تو، گر جور خواهی ور ستم

    بر بنده خود می کنی، چون گویمت کن یا مکن

    گه زلف سوی رخ بری، گه خال پیش لب نهی

    جان دارد آخر دمی، چندین بلا یک جا مکن

    گر من ز جور چشم تو کردم شکایت گونه ای

    زارم بکش، لیکن مگو «در روی من پیدا مکن »

    دیرینه یاران منند، ای پندگو، اندوه و غم

    ور بی غمی، منمای ره، زیشان مرا تنها مکن

    گفتی «شوم فردای هجر آن کشتنت را ساخته »

    امروز مهمان توام، تو وعده فردا مکن

    گر عشق می بازی، دلا، پروانه ای شو نی مگس

    بالای آتش چرخ زن، پرواز بر حلوا مکن

    گفتم «ز زلف چون تویی زنار بندم » گفت «رو

    در کفر هم صادق، نه ای، زنار را رسوا مکن »

    خسرو، اگر بختت گهی یاری دهد کانجا رسی

    هم بر زمین نه دیده و گستاخی آن پا مکن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha