کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عاشق شدم، با یار بدعهد وغا کردم

    زان شوخ جفا دیدم، هر چند وفا کردم

    یارب، چه شد آن پر فن، دل را که ستد از من

    من هوش که را دادم، من صبر کجا کردم؟

    مطرب غزلی تر زد، درد کهنم نو شد

    معذور بدم، جانا، گر جامه قبا کردم

    یک چند ز هر سودا باز آمده بود این دل

    ناگاه ترا دیدم، بر خویش بلا کردم

    دی روی نکویت را اندک ترکی دیدم

    لیک از پی چشم بد بسیار دعا کردم

    گفتم که «مگر چندی ایمن زیم از غمها»

    دل دور نشد از تو، هر چند جدا کردم

    بر هر صنمی رفتم، در هر پسری دیدم

    ننشست کسی در دل چندانش که جا کردم

    تا بار دگر خسرو دل بر پسران ننهد

    در کشمکش عشقت نیکوش سزا کردم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha