کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چون دولت آن نیست که پهلوی تو باشم

    کم زان که فتاده به سر کوی تو باشم

    کشتن چو ترا خوی شد، اکنون من و این درد

    یک روز مگر راتبه خوی تو باشم

    هر صبح به قبله همه خلق و من بدکیش

    افتاده در اندیشه ابروی تو باشم

    روز از هوس قد تو گشتم به چمنها

    شب نیز در اندیشه گیسوی تو باشم

    خورشید برآید، خبرم نبود و مه نیز

    بس گر دل پر خون به غم روی تو باشم

    بنواز به یک ناوکم، ای ترک، که باری

    من نیز طفیلی خور آهوی تو باشم

    آن دم که تو در کشتن من دست برآری

    خلقی همه سوی من و من سوی تو باشم

    نآیم به در از منت دشنام تو هرگز

    با آن که همه عمر دعاگوی تو باشم

    این است بهار دل خسرو که چو غنچه

    صد پاره جگر از هوس روی تو باشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha