کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رفت دل، نیست روشنم حالش

    برو، ای جان، تو هم به دنبالش

    من بدینسان که حال خود بینم

    نبرم جان ز چشم اقبالش

    چه خبر شهسوار رعنا را؟

    که صف مورد گشت پامالش

    هر که از شمع سوخت پروانه

    کاتش دل فتاد در بالش

    دل شناسد که چیست حالت عشق

    نیست عقل حکیم دلالش

    هر که بر حال عاشقان خندد

    گریه واجب است بر حالش

    من مسکین نه مرد درد توام

    کوه البرز و پشه حمالش

    در چه آن دم فتاد دل کامد

    سوره یوسف از رخت فالش

    چه درازست بین غم خسرو

    که رود بی تو هر شبی سالش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha