کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر شب فتاده بر در تو خاک در خورم

    یک شب مگر ز بام تو سنگی دگر خورم

    جایی که تو کمان کشی، ای نخل فتنه بار

    پیکان آب داده چو خرمای تر خوردم

    روزی که بینمت ز پی دیدن دگر

    شب تا به روز حسرت روز دگر خورم

    گر تو خوشی که برگ مرادی نباشدم

    از شاخ عمر خویش مبادا که برخورم

    مستم کند ز شوق بسان شراب تلخ

    خونابه غمت که چو شیر و شکر خورم

    سیری هنوز نیست لب خون گرفته را

    چندی که من همی ز فراقت جگر خورم

    کمتر کرشمه کن که کشنده ست این شراب

    بیچاره خسرو، ار قدری بیشتر خورم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha