کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه بخت آن که به سوی تو جان خویش کنم

    نه صبر آن که سکون در سرای خویش کنم

    به گشت کوی تو تقصیر کرده باشم اگر

    دو چشم خویش نثار دو پای خویش کنم

    ز غیرت دو لبم جان و دیده خون گردند

    چو آستانه تو بوسه جای خویش کنم

    خوش آن زمان که دگر جا نبینی و شنوی

    چو من به گریه خون ماجرای خویش کنم

    رخت که گشت بلا دیده را، یکی بنمای

    که دیده پیشکش این بلای خویش کنم

    بمرد خسرو بر آستان و سلطان را

    به دل نگشت که یاد گدای خویش کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha