کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نی پای آن که از سر کویت سفر کنم

    نی دست آنکه دست به زلف تو در کنم

    چندین شبم گذشت به کنج خراب خویش

    ممکن نشد که لوح صبوری ز بر کنم

    ماهی متاع صبر کنم جمع و ز آب چشم

    در مجلس خیال تو یک روزتر کنم

    خوابم نماند و خواب اجل هم خوش است، لیک

    گر خشتی ز آستانه تو زیر سر کنم

    عمری گذشت، هیچ نیامد زمان آنک

    روزی به روی تو شب غم را سحر کنم

    ذوق جفا و جور تو بر من حرام باد

    گر من به جز وفای تو کاری دگر کنم

    چشمت به خواب ناز و مرا قصه ای دراز

    آمد شبم به روز، سخن مختصر کنم

    هر کس به سوی حور رود، من به سوی تو

    چون بامداد حشر سر از خواب بر کنم

    روزی گذشته بود برای سوار و من

    هر بامداد آیم و آن سو نظر کنم

    دردش به از سر است و من سر بریده را

    آن سر کجا که در سر آن درد سر کنم

    یاران ز پند بس که ز خسرو رها نشد

    آن دل که پیش تیر ملامت سپر کنم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha