کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    رو زردی از من است ز چشم سیه گرم

    ورنه کی آیی آن که من اندر تو بنگرم

    من دانم ولی که شده ست آب جوی او

    کز دست چشم خویش چه خونابه می خورم

    در جستن شکوفه روی تو شد روان

    بادی که از جوانی خود بود در سرم

    اکنون که مر مرا غم تو سرخ روی کرد

    پیش که گویم این غم و این زر کجا برم؟

    بگشا نقاب کز رخ چون آفتاب تو

    روز فرود رفته خود را برآورم

    دل چون چراغ سوخته شد ز آتش فراق

    از شام غم هنوز به تاریکی اندرم

    سودای خاک پای تو تا در سر من است

    سر در کلاه سبز فلک در نیاورم

    من خسروم، ولیک نگر کز فراق تو

    گویی که از نگارش شاپور دفترم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha