کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حال خود باز بر آیین دگر می بینم

    باز کار دل خود زیر و زبر می بینم

    مبرید از پی من رنج که من روز به روز

    روزگار دل شوریده بتر می بینم

    آن پسر نازکنان می رود اندر ره من

    دلی افتاده در آن راهگذر می بینم

    که تواند که مرا باز رهاند امروز؟

    کیست آن فتنه که در پیش نظر می بینم؟

    جان به تاباک برون می رود و می آید

    خلق دانند که من عارض تر می بینم

    هم به اقبال غمش جان به غمش خواهم داد

    راه یک خنده از آن تنگ شکر می بینم

    این نیم تشنه دیرینه فروپوش آن روی

    شربتم سیر بده، زانکه خطر می بینم

    آخر آن پای تو جایی به زمین می آید

    من بر این دوش چرا منت سر می بینم؟

    پیش آن زلف پریشان تو آید روزی

    آنچه من زو همه شب تا به سحر می بینم

    بیم خسرو ز فراق تو به رسوایی بود

    آخرالامر همانست چو در می بینم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha