کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کس بدین روز مبادا که من بد روزم

    کس بدین گونه مسوزاد که من می سوزم

    دین نمانده ست که تا نامه عصمت خوانم

    دل نمانده ست که تا تخته صبر آموزم

    شبی بسی رفته به بیداری و آن بخت نبود

    که دمد صبح مرادی ز رخت یک روزم

    آخر، ای چشمه خورشید، یکی رو بنمای

    چند گه تا به سحر همچو چراغ افروزم

    ترک قتال و مرا گریه و زاری بسیار

    آن گناهست که بر وی نکند فیروزم

    چند گویند که رسوا شدی از دامن چاک

    چاک دل را چه کنم، گیر که دامن دوزم؟

    غم نبود از دگران تا ره خسرو تو زدی

    گشت معلوم حد طاقت خود امروزم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha