کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    من که دور از دوستان وز یار دور افتاده ام

    مرغ نالانم که از گلزار دور افتاده ام

    چون زیم کز دل دهندم خلق و دلداری کنند

    من که هم از دل هم از دلدار دور افتاده ام

    گر نخواهی یاری از جان و بمیرم در فراق

    حق به دست من بود کز یار دور افتاده ام

    پیش هر سنگی همی ریزم ز دل خونابه ای

    چون کنم چون کز در و دیوار دور افتاده ام

    گر چه هجرم کشت، هم شادم که باری چندگاه

    زان دل بدبخت بدکردار دور افتاده ام

    ای که سامان جویی از من ترک جانم گیر، زانک

    سالها باشد که من زین کار دور افتاده ام

    عیش من گو تلخ باش، ای آشنا، یادم مده

    زان لب شیرین که خسرووار دور افتاده ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha