کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خواهم دل خون گشته را از دست تو در خون کشم

    یعنی به دیده آرمش وز دیده در جیحون کشم

    چشمم که زیر هر مژه دارد دو صد دریای خون

    زان رو به نوک هر مژه صد گوهر مکنون کشم

    چشم خوشت مستانه زد تیری به دل دی از نظر

    بادا به جانم تا ابد، از دل اگر بیرون کشم

    گفتی که چشم از لعل من بردار و بر رویم فگن

    چشمم به خون پرورده است، در دامنش از خون کشم

    خواهد که روی زرد را، خسرو، بسازد یار سرخ

    گریان به یاد آن لبان جام می گلگون کشم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha