کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ما ترک رضای دل خودکام گرفتیم

    در زاویه نیستی آرام گرفتیم

    بدنامی و آوارگی ما چو ز دل بود

    ترک دل آواره بدنام گرفتیم

    دل زحمت خود برد ز ما و ز بلا رست

    آزاد نشد مرغ کزین دام گرفتیم

    تا سوختن عشق ز پروانه بدیدیم

    سودای همه سوختگان خام گرفتیم

    غم خوردن پیدا بد و خون خوردن پنهان

    ذوقی که ز خوبان گل اندام گرفتیم

    هر کس در پیری ز د و ما دامن خمار

    زین عاشقی عاریت آرام گرفتیم

    ای اهل سلامت که نداری خبر از ما

    رو سبحه ترا باد که ما جام گرفتیم

    گفتی کم جانی و تنی گیرد درین راه

    ما راه تو، ای شیخ، به ناکام گرفتیم

    سودای تو با کام دل از کام برون زد

    هرچ از همه خوبان جهان کام گرفتیم

    ماییم دعاگوی و ز اقبال رقیبت

    کز وی قدری لذت دشنام گرفتیم

    میکن ز جفا هر چه توانی و میندیش

    کان در حق خسرو کرم عام گرفتیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha