کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    امشب میان نوخطان سرمست و غلتان بوده ام

    چمعم که باری یک شبی مست و پریشان بوده ام

    در جمع خوبان بوده ام، گر بر تنی عاشق شدم

    عیبم مکن، ای پارسا، در کافرستان بوده ام

    گر من اسیر بت شدم، ای پارسا، عیبم مکن

    آخر من گمراه هم روزی مسلمان بوده ام

    با او بدم شب وین زمان در خود گمم، یعنی دلا

    من آن گدایی ام که شب بر خوان سلطان بوده ام

    پرسی که «با من بوده ای وقتی و غمها خورده ام »

    دور از تو اکنون مرده ام آن روز با جان بوده ام

    گفتی که «در دامان من خود را شناس و دست زن »

    عمری که از شرمندگی سر در گریبان بوده ام

    شد خسرو عشقم بلا، زین پس من و دیوانگی

    رفت آنکه وقتی عقل را در بند فرمان بوده ام

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha