کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    در دیده چه کار آید؟ این اشک چو بارانم

    بر دیده اگر، جانا، سروی چو تو بنشانم

    خود را به سر کویت بدنام ابد کردم

    از هر چه جز این کردم، از کرده پشیمانم

    جانم به فدات آن دم کز بعد دو سه بوسه

    گویم که یکی دیگر گویی تو که نتوانم

    از تیغ جفایم کش بی هیچ دیت، زیرا

    زین بیش نمی ارزد در نرخ وفا جانم

    گر با تو غمی گویم، در خواب کنی خود را

    این درد دل است آخر، افسانه نمی خوانم

    تو نام کرم گیری من جور و ستم خوانم

    گر چه به زبان گویی، من نام تو می دانم

    جانی دگرم باید شکرانه فرمانت

    آن لحظه که در کشتن آید ز تو فرمانم

    چاک دلم، ای محرم، چون دوخت نمی دانی

    ضایع چه کنی رشته در چاک گریبانم؟

    عشق بت و بیم جان این نقد به کف تا کی؟

    خسرو، به غزل بر گو تا دست برافشانم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha